دولت سیزدهم ارتباط با همسایگان را در اولویت سیاستهای خود قرار داده است. شعار آقای رئیسی این بود که ما اقتصاد را به مذاکرات گره نمیزنیم. اولویتمان ارتباط با کشورهای منطقه و همسایگان است و کم و کاستیهایی که از قِبل احیا نشدن برجام وجود دارد را از این طریق رفع و رجوع میکنیم. این در حالی است که تقریباً تمامی کشورهای اطراف ایران ارتباط بسیار نزدیکی با آمریکا دارند از عراق که کشوری است که همواره در کنار ایران قرار داشته است اما رابطه در خور توجهی هم، با آمریکا دارد تا قطر و کویت و امارت و حتی ترکیه. هیچ کدام از این کشورها برخلاف خواست آمریکاییها عمل نمیکنند. در این شرایط و با وجود عدم احیای برجام و اینکه ما هنوز به FATF نپیوستهایم آیا امکان دارد که بتوانیم به دستاوردهای اقتصادی موردنظرمان دست یابیم. یا اینکه باید ابتدا نسبت به احیای برجام با گروه ۱+۴ اقدام کنیم و ( پس از بهبود روابط) در اشل بزرگتر با کشورهای جهان، به دنبال کسب منافع اقتصادی از ارتباطاتمان باشیم؟
در روابط میان کشورها تعیینکنندهترین موضوع منافع ملی هر کشوری است. درست است که در پارهای از موارد شرایط سیاسی تأثیرگذار است و کشورها مواضع خودشان را تغییر میدهند اما اگر احساس کنند که منافع ملیشان در نقطهای، در اولویت قرار دارد حتی در برابر مواضع سیاسی قدرتهای بزرگ همایستادگی میکنند. تمامی کشورهایی که به آنها اشاره کردید و کشورهای دیگری که میتوان در اینجا از آنها یاد کرد همه شرایطشان را میسنجد که در کدام مسیر منافع بیشتری نصیب آنها میشود و بعد اقدام میکنند. ما در گذشته هم با تحریمهای آمریکا مواجه بودیم و دیدیم که کشورهایی که به لحاظ سیاسی با ما موافق نبودند به دلیل حجم روابط قابل قبول اقتصادی( با ایران)، تلاش میکردند تا ( از طریق سیستم افک) خود را از تحریمها معاف کنند تا منافع اقتصادیشان لطمه نبیند. بنابراین با ارزیابی این شرایط میبینیم که متأسفانه تحریمهای آمریکا چه در زمان خروج ترامپ از برجام و یا حتی فشارهایی که در همان زمان امضای برجام اعمال میشد شرایط سختی را برای اقتصاد ایران به وجود آورده بود که به قوت خود نیز، باقی هستند. به صورت کلی یک طرف موضوع این است که ما چگونه بتوانیم منافع اقتصادیمان را در روابط دوجانبهمان دخالت دهیم تا کشورها با ما همراه شوند. طرف دیگر هم این است که معتقدم هم اکنون تحرک نسبتاً خوبی در سیاست خارجی کشور به وجود آمده است و( مقامات کشور) در تلاش هستند تا با کشورهای واقع در مرزهای شمالی ایران، در آسیای مرکزی و قفقاز یا کشورهایی که در زمره قدرتهای بزرگ محسوب میشوند مانند روسیه و چین که به خاطر وضعیت سیاسی و بینالمللی و به لحاظ بحرانهای بینالمللی شرایطشان تغییر کرده است-به خصوص بعد از درگیری روسیه و اکراین فرصتهای جدیدی ایجاد شده است- مناسبات کشور را گسترش دهند. تلاش مسوولین این است که از این فرصتها برای توسعه دیپلماسی اقتصادی استفاده کنند اما کاملاً مشخص است که اگر ما مشکل برجام را نداشته باشیم و تحریمها دست و پای فعالین اقتصادی ما را نبسته باشند قطعاً ( روابط اقتصادیمان) سرعت بیشتری پیدا میکند. هیچ فردی به دنبال تحریم و وجود فشارهای مختلف در کشورمان نیست اما تا زمانیکه قدرتها سعی میکنند از اهرمهای فشار استفاده کنند تا بتوانند امتیازات بیشتری را دریافت کنند، وضعیت به همین شکل است. ما نمیتوانیم معطل به نتیجه رساندن مذاکرات موردنظر باشیم. در هر صورت باید برای منافع کشورمان تلاش کنیم. امیدوارم این تلاش در هر دوجبهه نتایج خوبی داشته باشد یعنی هم در مذاکرات با سرعت بیشتری به یک تفاهم قابل قبول دست پیدا کنیم تا اعمال تحریمها متوقف شوند و هم در روابط خارجیمان با کشورهای مختلف مرحله جدیدی از همکاریها را پیش رو داشته باشیم. اینکه میگویم باید تغییری ( در داخل کشور) اعمال شود براین اساس است که یکی از مهمترین مشکلات ما بحثهای اقتصادی داخلیمان است. یا به عبارت دیگر ناهماهنگیهای داخلی کشور. بعضی وقتها دوستان از آن تحت عنوان خودتحریمی هم یاد میکنند. اینکه سازمانها و دستگاههای مختلف که مسوولیتی برعهده دارند و میتوانند در تجارت خارجی یا دیپلماسی اقتصادی تأثیرگذار باشند به دلیل عدم هماهنگی اقداماتی را انجام دهند که این اقدامات ممکن است موجب خنثیسازی تلاشهای سازمانها و دستگاههای دیگر شود. بعضی از تصمیمات نادرست در رابطه با مثلاً عوارض گمرکی چه برای واردات و چه صادرات یا در برخی از مواقع تغییر دائم قوانین و عدم ایجاد ثبات در روند اقتصادی برای شرکتهای داخلی و خارجی از جمله موارد قابل ذکر است؛ تصمیمات متغییر در رابطه با ممنوعیت صادرات و واردات میتوانند بازارهای ما را از دستانمان خارج کنند. از جمله موارد دیگر نیز بعضی از مسائل مالیاتی هستند که میتواند فشار مضاعفی را بر تولیدکنندگان و فعالین اقتصادی وارد کند و از این حیث امکان رقابت با رقبای خارجی را از آنان سلب میکند. یعنی یکسری از اقداماتی است که ما باید در داخل کشور انجام دهیم تا یک دولت چابک، هماهنگ، هدفمند داشته باشیم. تا بتوانیم در جهت حضور در بازارهای مشخصی گامهای عملیاتی برداریم. همانطور که اشاره کردم بخشی از آن هم به این موضوع بازمی گردد که ما تا چه اندازه در روابط خارجیمان از فرصتهای دوجانبه و چندجانبه بهرهمند شویم. به چه صورتی میتوانیم این فرصتها را ایجاد کنیم؟ حتی کشورهایی که در مواضع سیاسیشان، کاملاً در تقابل با ما قرار دارند را نیز باید در نظر داشته باشیم و اگر بتوانیم برای آنها منافع بلندمدت قابل توجه تعریف کنیم آنها خودشان برای کاهش فشارهای تحریمی کاری انجام میدهند و برای تأمین منافع خودشان تلاش میکنند.
فرض کنید ما در قالب روابط دوجانبه یا سه جانبهمان موفق شدیم شرکتهای خارجی را به همکاری با ایران متقاعد کنیم اما زمانیکه ما به FATF نپیوستهایم و یا قرار نیست مبادلاتی از طریق بانکهای خارجی با ایران صورت بگیرد چگونه میخواهیم از مزایای وسعت بخشیدن به مناسبات اقتصادیمان استفاده کنیم؟ FATF که جدای از بحث برجام است و بسیاری از کشورهای جهان نیز با پذیرش قوانین این سازمان غیردولتی به آن پیوستهاند چرا ما از پذیرش FATF سرباز میزنیم و اقتصاد کشور را به چالش میکشیم؟
قاعده کلی و منطقی وجود دارد مبنی براینکه اگر ما بخواهیم در صحنه بینالمللی فعالیت داشته باشیم باید قواعد آن را بپذیریم. این یک بحث کلی است و فکر میکنم که باید آن را بپذیریم. اما در همین رابطه ما با مشکل دیگری نیز مواجه هستیم. برخوردهایی که با ما از سوی قدرتهای بزرگ به ویژه آمریکاییها صورت میگیرد برخوردهای منطقی نیست. برای مثال به ما میگفتند به دلیل ابهاماتی که در رابطه با برنامه هستهای شما وجود دارد اگر یکسری از تعهدات را بپذیرید و برنامه هسته یتان تحت کنترل آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد ما در قبال تعریفی که در مدت زمان مشخص برای کنترل و محدودیت برنامه هسته یتان اعمال میکنیم اعمال تحریمها را متوقف خواهیم کرد و سعی میکنیم برنامههای اقتصادی شما در روال عادی خود دنبال شود- این توافق هم اکنون تحت عنوان برجام شناخته میشود- این توافق در زمانیکه آقای اوباما رئیس جمهور آمریکا بود. در زمانی که آقای جان کری وزیرخارجه ایالات متحده بود و البته روابط نزدیکی هم با آقای ظریف داشتند و بسیاری از مسائل را در گفت و گوهای رودرو با یکدیگر طرح میکردند، محقق شد. در زمانی که همه فکر میکردیم ابهامات اصلی برطرف شده است و به یک تفاهمی دست پیدا کرده ایم و البته گزارشهای آژانس هم که مرتباً تأیید میکرد فعالیتهای هستهای ایران در مسیر صلحآمیزی در حال انجام است. اما در آن زمان هم تحریمها متوقف نشدند. من در آن مقطع زمانی به عنوان سفیر ایران در لهستان، حضور داشتم و شاهد بودم که بسیاری از پروژههای اقتصادی چه وضعیتی پیدا کردند. بسیاری از شرکتها علاقهمند بودند که با ایران همکاری داشته باشند تمامی کارها نیز انجام شد اما در مرحله آخر که قرار بود تأمین مالی پروژهها انجام شود اینطور عنوان میشد که آمریکاییها ممکن است تحت عناوین دیگری دست به تحریم ایران بزنند و ما از این موضوع واهمه داریم. آنها میگفتند ما از این موضوع واهمه داریم که تحت عنوان فعالیتهای حقوق بشری یا انسان دوستانه و یا موشکی و موضوعات دیگر که شما (ایران) با آنها مواجه هستید مجدداً تحریم شوید و این موضوع مانع فعالیت ما شود. یعنی اگر بخواهیم وارد همکاری با شما شویم شاید (آمریکاییها) اینطور بگویند که ایران تحریم بوده است و چرا به همکاری با آن پرداختید و ما را تحریم کنند. میخواهم بگویم که ما حتی در زمان آقای اوباما و آقای جان کری و توافق برجام و حضور آمریکا در این توافق نتوانستیم از مزایای آن بهرهمند شویم. این در حالی است که آن زمان هم گفته میشد که اگر مذاکرات هسته ای به توافق ختم شود همه مشکلات ایران حل میشود. علاوه براین، مسوولین دولت وقت هم میگفتند که تمام تحریمها به صورت یکجا لغو میشوند و بر حل و فصل تمامی مشکلات کشور تأکید میکردند. همین الان در مورد FATF نیز این ابهام وجود دارد. البته مجدداً تأکید میکنم که اگر قرار است ما در عرصه بینالمللی فعالیتی داشته باشیم باید قواعد آن را هم رعایت کنیم اما آیا طرف مقابل هم این قول را به ما میدهد؟
با این حال بسیاری از کشورهای جهان به FATF پیوستهاند
من این موضوع را میپذیرم اما طرف مقابل ما قول میدهد که در صورت پذیرش FATF از سوی ایران دیگر تحریمی وجود نداشته باشد؟
چین که دیگر آمریکا نیست کشوری است که ما رابطه نزدیکی با آن داریم. حتی بسیاری از بانکهای همین کشور هم زمانیکه ایران درخواست همکاری با آنها را مطرح میکند به بهانه نپیوستن به همان FATF از همکاری با ما سرباز میزنند. حتی بانکهای روسی....
من که این سوی ماجرا را میپذیرم اما آن سو...
حتی ما همین مشکل را با ترکها هم داریم. به خاطر میآورم که ترکها هم همین بهانه را مطرح میکردند
بله آن سوی ماجرا کاملاً روشن است به ما میگویند چون شما نپذیرفتید...
می خواهم بگویم که حتی اگر اروپا و آمریکا در این بازی نباشند هم، کشورهایی...
من میپذیرم و میدانم که یک قاعده بینالمللی است که حتی دوستان ما نیز به آن پیوستهاند. من طرف مقابل این موضوع را میگویم. آنها میگویند اگر نپذیرید امکان همکاری وجود ندارد من میگویم اگر پذیرفتیم شما قول همکاری را به ما میدهید؟
ما باید قول را از کشورهای مقابلمان بگیریم.
مانند برجام؟
خیر. برجام متفاوت از FATF است. برجام توافقی بود که...
اگر این کار را انجام دادیم و مجدداً انجام نشد چطور؟
من میگویم از بانک ترک باید این ضمانت را بگیریم. بسیاری از کشورهای جهان به FATF پیوستهاند...
من نمیخواهم بگویم کدام مورد درست است. میخواهم بگویم که یک پیچیدگی در روابط سیاسی و اقتصادی ما درست کردهاند که در این مواقع برخورد صفر و صد داشتن درست نیست.
شما همایشی را تحت عنوان همایش دیپلماسی اقتصادی برگزار کردید. مرکزی را هم تحت عنوان خانه دیپلماسی با هدف بهبود فعالیتهای حوزه دیپلماسی اقتصادی دایر کردهاید. به گمان بنده یکی از مواردی که از شما سووال میشود راه حل مقابله و مواجهه با تحریمها علی رغم عدم احیای برجام و نپیوستن به FATF است. اینکه اگر قرار باشد رابطهای با کشورهای دیگر برقرار شود و یا کانال ارتباطی با اهداف اقتصادی میان ایران و کشورهای دیگر دایر شود چه برنامهای را در دستورکار خود قرار دهند؟ پیشنهاد شما در این موارد چیست؟
یک زمانی شما در مقام تصمیمگیری هستید که میتوانید راجع به FATF ...
نظر کارشناسی شما را جویا شدم. دیدگاه شخصی که میتوانید در اختیار تجار و بازرگانانی که به شما رجوع میکنند قرار دهید.
حتماً نظر من این است که ما باید در رابطه با برجام به یک توافق نهایی برسیم. حتماً نظرم این است که باید مسائلی مانند FATF زودتر به نتیجهای برسد. در این موضوع تردیدی وجود ندارد. بحث من این است که به جهت آنکه این موارد بیشتر سیاسی شدهاند-موضوعاتی که باید کاملاً اقتصادی باشند- از خاصیت اصلی خودشان خارج شدهاند والا در شرایط طبیعی حتماً باید تفاهمی صورت گیرد. ما که تأکید میکنیم که خواهان فعالیت هستهای غیرصلحآمیز نیستیم و از آن برخودار هم نیستیم. محدودیتها و نظارتهای آژانس را هم برهمین اساس پذیرفتهایم-اصولاً در برجام نقطه مثبتی که برای ما وجود داشت این بود که افکارعمومی متوجه شد ما چیزی برای پنهان کردن نداریم و در این قسمت برنده بودیم- اما با این وجود چرا در رابطه با مزایای اقتصادی برجام نتوانستم به اهداف موردنظرمان دست پیدا کنیم؟ چرا از امتیازات موردنظر محروم شدیم؟ معلوم بود که یک جریان سیاسی در حال دخالت کردن است. همان جریان سیاسی ممکن است در بخشهای دیگر مزاحم فعالیت ما شود. الان در بحثهای هستهای بر ما اعمال فشار میکنند. فرض کنید ما در بحث هستهای به مقامات غربی و آمریکاییها بگوییم تمام فعالیتهایمان را تعطیل میکنیم و مایل به پیشرفت برنامه هسته یمان نیستیم. به سراغ انرژی خورشیدی میرویم. به ما قول میدهند که بار دگر تحت عنوان حقوق بشر ما را تحریم نکنند؟ نگویند که در حال دخالت در منطقه هستید و مجدداً تحریمها را باز نگردانند.
خودشان گفتهاند که باید پای میز مذاکرات بنشینید
بنابراین آن فضای دیگری است. همین حالا علی رغم تمامی تلاشهایی که میکنیم برجام هنوز به نتیجه نرسیده است و وضعیت FATF هنوز مشخص نیست و آنها( کشورهای غربی) همچنان فشارهایی را وارد میکنند. ما چه کاری میتوانیم انجام دهیم که با همین شرایط سخت بتوانیم فعالیت بیشتری داشته باشیم؟ باید اقتصادمان قویتر شود. اما همانطور که اشاره کردم ابتدا باید در داخل کشور دست به برخی از اصلاحات بزنیم. مثلاً اینکه ما دارای مازاد تعداد کارمندان دولتی هستیم. اما آیا به کارگیری این تعداد کارمند خواست آمریکا است؟ یا اینکه شرکتهای دولتی زیان ده ما هرگونه فسادی را انجام میدهند آیا بنابر تمایل واشنگتن صورت گرفته است؟ یا در این مورد که سیاستهای وزارت جهاد کشاورزی با وزارت صمت ما سازگاری ندارد، بنابر خواست کشورهای خارجی صورت گرفته است؟ بسیاری از این اقدامات توسط خود ما صورت گرفته است. شکی نیست که ساختار اقتصادی کشور نیازمند اصلاح است. اینکه صادرکننده یا تولیدکننده ما با هزاران زحمت بازاری را پیدا میکند شرط موفقیت او این است که فعالیتش ادامه پیدا کند نه اینکه بعد از گذشت ۶ ماه به او بگویند امکان صادرات کالای موردنظر را ندارید. اینکه دیگر به جهت کم کاری خارجیها صورت نگرفته است.
این موضوع یکی از دغدغههای اعضای اتاق بازرگانی نیز هست.
اینها مواردی است که ما باید در داخل کشور آنها را حل و فصل کنیم. اگرهمین مشکلات داخلی را در تفاهم با هم حل و فصل کنیم از میزان بسیاری از مشکلات ما کاسته میشود.
یکی از بحثهای دیگر نیز حضور کاسبان تحریم است. چه در بحث توافق که تمایلی به رسیدن به آن ندارند و یا در بحث ارتباطات اقتصادی تجار و بازرگانان ایرانی. آنها با دریافت چندین برابر عرفی که برای یک ارتباط ساده اقتصادی وجود دارد و با تمسک جستن به این موضوع که ما در حال دور زدن تحریمها هستیم متقاضیان را به اصطلاح سرکیسه میکنند. البته کار موردنظر را هم انجام میدهند اما هزینه هنگفتی را هم به آنها تحمیل میکنند. اصولاً بحث کاسبی تحریم چیست و با چه سیاستی دنبال میشود؟
معمولاً زمانیکه میخواهند در هر پروسه تصمیمگیری اداری ببینند که کار به خوبی انجام میشود با ترسیم یک فلوچارت آن را پیگیری میکنند. رشته دانشگاهی من IT بود و با ترسیم یک فلوچارت و درنظرگیری یک مسیر ابتدایی و همچنین اینکه به کجا ختم میشود متوجه مشکلات احتمالی که درمیانه مسیر فلوچارت وجود داشت میشدیم و نسبت به مرتفع کردن آنها اقدام میکردیم این مثال در رابطه با برنامهها و فعالیتهای دیگر نیز قابل تعمیم است. اینکه مثلاً فردی باید در رابطه با یک پروسه تصمیمگیری اعمال نظر کند و تا او نظر خود را ارائه ندهد کار انجام نمیشود. یا کارراهاندازی شده است اما تا زمانیکه او تأیید نکند ادامه پیدا نمیکند و نظر او تعیینکننده است به معنای ایجاد فساد در آن بخش و پروسه تصمیمگیری است. یا مثلاً میخواهید مجوزی را برای ساخت و ساز بگیرید. چارت آن را ترسیم میکنید و با لحاظ لزوم ارائه شدن یکسری مدارک و دنبال کردن مسیرهای اداری و کاری مشاهده میکنید که کار هنوز انجام نشده است. در این میان یک نفر میگوید که من باید کار و نقشه شما را تأیید کنم تا به مرحله اجرا برسد و اگر از انجام این کار سرباز زنید کار شما امکان ادامه پیدا کردن، ندارد. این امر میتواند محلی از فساد باشد اگر فرد موردنظر از شما انتظار ویژهای داشته باشد. برای حل و فصل این مشکل معتقدم که باید سیستمی طراحی شود . در روش سیستم دیگر افراد نقشی ندارند. ما باید برای اداره کشورهم، به دنبال طراحی سیستماتیک باشیم. در بحث تحریم گرههایی که به آنها اشاره کردم به وجود آمده است. شما میخواهید کاری را انجام دهید اما طبق روال عادی و به صورت سیستماتیک نمی توانید آن را انجام دهید. در روال عادی نظر یک نفر تعیینکننده است و میتواند صاحب منافع غیرمشروع شود. این تنها شامل افراد در داخل کشور نمیشود. شامل کشورهای خارجی نیز میشود. خیلی از کشورهای دیگر کاسب تحریم هستند. یعنی به جهت تحریم ایران، امارات به امارات تبدیل میشود و ترکیه نیز به ترکیه. یا برخی از کشورهای دیگر که به وضعیت جدیدی دسترسی پیدا کردهاند. شاید اگر ما در این شرایط قرار نداشتیم وضعیت اقتصادیشان در این حد و اندازه نبود. بنابراین ممکن است عدهای در داخل و حتی کشورهای خارجی از اینکه شرایط اقتصادی ایران بسته و تحت تحریم باشد استقبال کنند چرا که موجب درآمدزاییشان میشود. اما به طور حتم ما نباید از تحریم استقبال کنیم و باید تمامی تلاشمان را انجام دهیم که شرایطمان، به یک شرایط عادی بازگردد. اما شما از مقطعی صحبت میکنید که علی رغم اینکه تمامی تلاشتان در برای دفاع از حق و حقوقتان مبذول داشتهاید طرف مقابل برخلاف تمامی توافقات قبلی، از موضع غیرمنطقیاش کوتاه نمیآید. همین بایدن در زمان انتخابات ریاست جمهوری که آقای ترامپ میگفت من برجام را پاره میکنم و از آن خارج میشوم میگفت برجام را احیا میکنیم اما تیم همراه او در همان زمان صحبتهای ترامپ را با ادبیات جدید مطرح میکردند. ترامپ میگفت من برجام را پاره میکنم. ما نیازمند یک توافق جدید هستیم. تیم آقای بایدن میگفت برجام باید احیا شود اما باید کامل شود. حالا به چه صورت باید کامل شود؟ میگفتند حضور منطقهای ایران و فعالیت موشکی این کشور نیز باید در توافق احیای برجام در نظر گرفته شود. اتفاقاً حرف آقای ترامپ هم، همین بود تنها ادبیات او فرق میکرد. ترامپ میگفت پاره میکنیم و یک توافق جدید مینویسیم اما تیم همراه بایدن آن را به زبان دیگری بیان میکرد. آمریکا همان کشوری است که علی رغم اینکه ما به تعهداتمان عمل کردیم از برجام خارج شد و به تعهداتش عمل نکرد. الان هم که به ظاهر مدعی تمایل به حضور در توافق است شروطی را تعیین میکند. میخواهم بگویم که ما در شرایطی حضور داریم که تحریمها وجود دارند. آیا نباید راه حلهایی را پیدا کنیم که اقتصاد حتی با صرف هزینه به جریان بیفتد؟ شما الان میخواهید جنسی را بخرید اما برای تولیداتتان نیازمند ماشین آلات هستید. اگر تحریم نباشید به صورت مستقیم به سراغ تولیدکننده کار میروید و با قیمت مناسب آن را تهیه میکنید و حتماً این روش برای همه مطلوبتر است. اما به هر دلیلی الان این موقعیت ( به دلیل تحریم) فراهم نیست و شرکت موردنظر هم جنس و ماشین آلاتش را به شما نمیفروشد چرا که میگوید مورد تحریم قرار میگیرم. مجبور میشوید که یک شرکت واسطهای را در یک کشور دیگر ایجاد کنید و آن شرکت واسطهای ماشین آلات موردنظر را خریداری کند بعد از طریق یک یا دو واسطه دیگر یا به صورت مستقیم در اختیار شما قرار دهد. هر کدام از این شرکتهای واسطهای برای خودشان درصدی از سود را مطالبه میکنند بنابراین هزینه کار شما افزایش پیدا میکند. پر واضح است که اگر ما بخواهیم در شرایط تحریمی کار اقتصادی انجام دهیم باید هزینه اضافی را پرداخت کنیم و این خوب نیست.
این ارقام در پارهای از موارد ۱۰ برابر رقم واسطهگری عادی است
ممکن است. شما همین حالا روسیه را ببینید. زمانیکه بر سر موضوع اکراین با کشورهای غربی به تقابل رسیدند و تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا در رابطه با روسیه و متقابلا در رابطه با کشورهای اروپایی اعمال شد یکی از مواردی که هدف قرار دادند نفت روسیه بود اما روسیه چه سیاستی را پیادهسازی کرد. نمیتوانست نفتش را نفروشد.
جایگاه ایران را تصرف کرد.
بله اما نفت را به چه قیمیت فروخت؟
با رقم بسیار کمتری.
هر بشکه را در حدود ۳۰ تا ۴۰ دلار ارزانتر از بازار به مشتریانش فروخت. در حال ضرر کردن است دیگر! نفت خود را به زیر قیمت میفروشد و میگوید من باید در هر صورت این نفت را به فروش برسانم اما در عین حال اتفاق دیگری هم به وقوع پیوست. زمانیکه روسیه را تحریم کردند قیمت نفت بالا رفت و این تخفیف ۳۰ تا ۴۰ دلاری در هر بشکه با بالا رفتن قیمت نفت جبران شد. یعنی بالاخره در بحث تحریمهای بینالمللی و موضوع فشاری که بر ما اعمال میشود ممکن است این اتفاقات رخ دهد. اما در هر صورت قطعاً ما از اینکه بتوانیم محدودیتها را برداریم و این کار را انجام ندهیم، متضرر خواهیم شد. من به یکی از فرمایشات مقام معظم رهبری اشاره میکنم که فرمودند: « اگر بشود تحریمها را برداشت حتی یکساعت نیز نباید درنگ کرد. »
پیشبینی شما چیست؟ فکر میکنید برجام احیا میشود؟
من خبر ندارم و از ریز مذاکرات نیز مطلع نیستم. اما میتوانم تحلیل کنم. براساس تحلیل من شرایط ایران و شرایط کشورهای غربی به ویژه اروپاییها به شکلی است که هر دو به توافق نیاز داریم. من فکر میکنم توافق صورت میگیرد.
تا پایان سال میلادی جاری؟
از سال گذشته و زمانیکه دولت جدید به روی کار آمد به دوستانی که نظر من را جویا میشدند، با همین استدلال میگفتم توافق صورت میگیرد اما زمان میبرد. همان موقع میگفتم بین ۶ ماه تا یکسال طول میکشد و فکر میکنم ما به نقطه توافق بسیار نزدیک شده بودیم. الان هم شرایط به صورتی است که هر چه پیشتر میرویم میبینیم که طرف غربی به خصوص اروپا با فشار بیشتری روبرو میشود و ما نیز اگر اوضاع داخل کشور را اصلاح نکنیم و رویههایمان را تغییر ندهیم با فشارهای سنگینی مواجه میشویم. البته اگر موفق شویم و در فاصله کوتاه و به سرعت تصمیماتی را اتخاذ کنیم که روند حرکت نزولی اقتصادی ما به سمت صعودی حرکت کند فشار کمتری از جهت لزوم احیای برجام متحمل خواهیم شد. تنها در اینصورت است که گذشت زمان به ضرر ما نخواهد بود. در غیراینصورت هر دو (ایران و غرب) در شرایط سختی قرار میگیریم و مجبور هستیم که به یک توافق برسیم.
قسمت اول:
قسمت دوم:
قسمت سوم:
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟